از خالكوبي كردن بدم مياد
دوست داشتم رسم الخطشو ، حتي بعضي وقتا يه تلاش بيهوده اي هم برايه طراحيه يه چند تاييش كردم
بعضي وقتام رو تن بعضيا كه ميبينم همچي مور مورم ميشه دروغ چرا ، خوشم هم مياد
ولي رو تن خودم ، نه حرفشم نزن
اصلا از چيزي كه واسه هميشه بخواد رو تنم بمونه بدم مياد ، نميدونم اينا كه يه چيزي رو خالكوبي ميكنن به اين فكر نميكنن كه شايد ده سال ديگه ، طرز فكرشون عوض بشه ، شايد ده نه بيست سال ديگه از داشتن همچين چيزي رو تنشون شرم كنن؟
شرم؟
شرم نه ، كسي كه از طرز فكر 10 سال پيشش شرم كنه به لعن خدا هم نمي ارزه
ولي آدم رو تن خودش نباس يادگاري بنويسه ، مگه پشت صندلي اتوبوس و در و ديوار رو ازت گرفتن؟
درخت ؟
درختاي زبون بسته ها ، فكر كن درختايه وليعصر پر از جايه يادگاري و قلب تير خورده اند
40 سال پيش رو تنه يه درخت يه قلب تير خورده رو يه عاشق ديوونه مست و پاتيل از تو كافه اومد بيرون و تراشيد ، بعدشم اسم طرف رو عربده زد و تلو تلو خورون راهشو گرفت و رفت
شايد رفت تا زير پنجره خونه طرف بشينه ، شايد اومد دم پنجره ، شايد رختي پهن كنه ، گلدوني آب بده
فكر كن اون قلب تير خورده چهل سال پيش الان بيست سي متر بالاتر از زمين ، نزديكايه نوك درخت ِ
فكر كن تن درخت از سر تا پا پر زخم دل ِ
مگه چي ميشه ؟ چي ميشه يه درخت پر از يادگاري
اصلا كي ميدونه شايد معيار احترام و بزرگي ميون درختا تعداد قلبايه كنده شده رو تنشون باشه
شايد يه روز يه چيزي خالكوبي كردم
يه چيزي كه بهش ايمان دارم ، چيزي كه مطمئن باشم ازش، چيزي كه هيچ وقت دلم نخواد پاكش كنم
شهر فرشتگان رو ديدي؟ تو فيلم يه آدم كه يه زماني يه فرشته بوده و رو دستش خالكوبيه يه زن رو داره
پرستار ازش ميپرسه همسرتت با اين خالكوبي مشكل نداره؟
ميگه نه ، اين عكس خودشه
آره شايد يه روز يه چي كوفيديم
ديشب سه نفر اومدن تو اتاقم
خواب بودم
گرمايه نفس يكي رو رو گردنم حس كردم ، چشام رو كه باز كردم ديدم يكي به فاصله يه مو بغلمه
پريدم عقب ، راستش ترسيدم ، اومدم داد بزنم
ولي قيافش اينقدر آروم بود كه دادم رو خوردم ، "دادم" شرمش اومد بزنه بيرون
يهو گفتم : سلام
اون دو تايه ديگه زدن زير خنده
بي مقدمه گفت ازت سه تا سوال ميپرسم ، جوابات درست غلط نداره ، ولي اگه با جوابات حال نكنيم ميبريمت
گفتم كجا؟ هيچي جوابم رو نداد
اولي پرسيد دوسش داشتي
گفتم آره
گفت : حال كردم
دومي پرسيد : دوست داشت؟ش
گفتم ، نه
گفت : حال كردم
سومي پرسيد : دوسش داري ؟
گفتم نه
گفت حال كردم
نقطه ته خط
پايدار باشيد
دوست داشتم رسم الخطشو ، حتي بعضي وقتا يه تلاش بيهوده اي هم برايه طراحيه يه چند تاييش كردم
بعضي وقتام رو تن بعضيا كه ميبينم همچي مور مورم ميشه دروغ چرا ، خوشم هم مياد
ولي رو تن خودم ، نه حرفشم نزن
اصلا از چيزي كه واسه هميشه بخواد رو تنم بمونه بدم مياد ، نميدونم اينا كه يه چيزي رو خالكوبي ميكنن به اين فكر نميكنن كه شايد ده سال ديگه ، طرز فكرشون عوض بشه ، شايد ده نه بيست سال ديگه از داشتن همچين چيزي رو تنشون شرم كنن؟
شرم؟
شرم نه ، كسي كه از طرز فكر 10 سال پيشش شرم كنه به لعن خدا هم نمي ارزه
ولي آدم رو تن خودش نباس يادگاري بنويسه ، مگه پشت صندلي اتوبوس و در و ديوار رو ازت گرفتن؟
درخت ؟
درختاي زبون بسته ها ، فكر كن درختايه وليعصر پر از جايه يادگاري و قلب تير خورده اند
40 سال پيش رو تنه يه درخت يه قلب تير خورده رو يه عاشق ديوونه مست و پاتيل از تو كافه اومد بيرون و تراشيد ، بعدشم اسم طرف رو عربده زد و تلو تلو خورون راهشو گرفت و رفت
شايد رفت تا زير پنجره خونه طرف بشينه ، شايد اومد دم پنجره ، شايد رختي پهن كنه ، گلدوني آب بده
فكر كن اون قلب تير خورده چهل سال پيش الان بيست سي متر بالاتر از زمين ، نزديكايه نوك درخت ِ
فكر كن تن درخت از سر تا پا پر زخم دل ِ
مگه چي ميشه ؟ چي ميشه يه درخت پر از يادگاري
اصلا كي ميدونه شايد معيار احترام و بزرگي ميون درختا تعداد قلبايه كنده شده رو تنشون باشه
شايد يه روز يه چيزي خالكوبي كردم
يه چيزي كه بهش ايمان دارم ، چيزي كه مطمئن باشم ازش، چيزي كه هيچ وقت دلم نخواد پاكش كنم
شهر فرشتگان رو ديدي؟ تو فيلم يه آدم كه يه زماني يه فرشته بوده و رو دستش خالكوبيه يه زن رو داره
پرستار ازش ميپرسه همسرتت با اين خالكوبي مشكل نداره؟
ميگه نه ، اين عكس خودشه
آره شايد يه روز يه چي كوفيديم
ديشب سه نفر اومدن تو اتاقم
خواب بودم
گرمايه نفس يكي رو رو گردنم حس كردم ، چشام رو كه باز كردم ديدم يكي به فاصله يه مو بغلمه
پريدم عقب ، راستش ترسيدم ، اومدم داد بزنم
ولي قيافش اينقدر آروم بود كه دادم رو خوردم ، "دادم" شرمش اومد بزنه بيرون
يهو گفتم : سلام
اون دو تايه ديگه زدن زير خنده
بي مقدمه گفت ازت سه تا سوال ميپرسم ، جوابات درست غلط نداره ، ولي اگه با جوابات حال نكنيم ميبريمت
گفتم كجا؟ هيچي جوابم رو نداد
اولي پرسيد دوسش داشتي
گفتم آره
گفت : حال كردم
دومي پرسيد : دوست داشت؟ش
گفتم ، نه
گفت : حال كردم
سومي پرسيد : دوسش داري ؟
گفتم نه
گفت حال كردم
نقطه ته خط
پايدار باشيد
دوسش داشتی ........آره
پاسخحذف